اگر از میان پوسترها و نام فیلمها این سینمایی داستانی را بر اساس نام کارگردان و با اعتماد به حضور فرهاد اصلانی و مریلا زارعی انتخاب کرده باشی، آیا در پایان انتخابت رضایتبخش بوده یا خیر؟
آسیبشناسی شعاری خانواده
ملودرام تلخ پوران درخشنده داستان سطحی و شعارزدهای دارد که با محوریت خانواده و آسیبشناسیِ سرانجام شخصیتهای قصهاش به علت طلاق عاطفی پدر و مادر شکل گرفته است. رابطه میان بهرام سمیعی (فرهاد اصلانی) و همسرش شیرین (مریلا زارعی) از زمان تولد تنها پسرشان آرمان بسیار سرد شده و 20 سال است که طلاق عاطفی آنها خانواده را به فضایی سرد تبدیل کرده که هیچکدام از 3 نفر با هم هیچ رابطه عاطفیای ندارند. این مسئله به گونهای اغراقشده و پررنگ داستان «زیر سقف دودی» را شکل داده است؛ داستانی تلخ که در پایان آن همه چیز به دنبال طلاق عاطفی میان پدر و مادر، به فلاکت و بدبختی و سیاهی برای آنها و پسر جوانشان ختم میشود.
صدور حکم، یکجانبهنگری، اغراق و افراط در طرح مسئله و سطحینگری در طرح موضوع و پرداخت ساختار داستان، آخرین فیلم درخشنده را به یک سینمایی از مد افتاده و بیکیفیت بدل کرده است؛ فیلمیکه بیش از هر چیز تمام توجهش معطوف به تعریف تأثیرات اغراقآمیز طلاق عاطفی در خانواده است. از منظری که فیلم درخشنده در اختیار قرار میدهد، قصه ارتباط عاطفی و حذف رابطه در خانواده بدون هیچ تردیدی به یأس، شکست، سیاهی، خشونت و بدبختی منتهی میشود. شیرین، بهرام، آرمان، کیانا، رعنا و همه شخصیتهای داستان، در پایان مأیوس و شکستخورده و بدبخت نشان داده میشوند. خانم درخشنده در پرداخت مسئله و نشاندادن نتیجهاش بیش از اندازه اغراق کرده است. از مرد کارخانهدار ورشکستة درماندة داستان بگیرید تا زن بیچاره و تنها و مظلومیکه از شب عروسی تا 20 سال بعد از آن هیچوقت آرایشگاه نرفته و به جز پدر و مادرش هیچکس را ندارد و مثل کلفتها در خانه همسر پولدارش زندگی میکند و... گویی در کار پرداخت داستان و ساخت فیلم هیچ نیازی به باورپذیری و منطق احساس نشده است. دستکم ای کاش اینهمه سیاهی و تلخی که در نتیجه طلاق عاطفی به وجود آمده است، طوری توجیه میشد که منطقی و باورپذیر به نظر برسد و نه فقط اینکه به اغراق و افراط در نتیجهگیری ختم شود!
سطحی و پر اشکال
فیلم سینمایی پوران درخشنده در ساخت هم سطحی و پر از اشکال است. از بازیهای خام ابوالفضل میری در نقش آرمان و لاله مرزبان در نقش کیانا گرفته تا بازی اغراقشده و غیرقابل باور مریلا زارعی در نقش شیرین و حتی حضور سطحی و خستهکننده فرهاد اصلانی در نقش بهرام سمیعی و دیگران. بازیگران «زیر سقف دودی» هیچکدام خوب نیستند. دلیل آن هم فقط به خود بازیگران برنمیگردد. بخش زیادی از کار بد بازیگری به شخصیتهای خام و پرداخت سطحی داستان و شخصیتپردازی برمیگردد. بماند که کسی مثل ابوالفضل میری در بیان واژهها و کلمات دچار مشکل اساسی است. او در ادای کامل حرفها مشکل دارد و حروف را در بیان میخورد. اما در فیلم درخشنده یکی از نقشهای اصلی را بر عهده دارد!
دوربین درخشنده در بیشتر زمانِ روایت فیلم، ثابت و بیحرکت است. قابها بیتحرک و خالی از هر گونه جذابیت و زیبایی انتخاب شدهاند و دکوپاژ به اندازة داستان سطحی است. تازه، آنجایی که دوربین به حرکت درمیآید، وضعیت بدتر هم میشود. هلیشاتهای بیدلیل و زشت چسباندهشدة روایتِ تصویری را به یاد بیاورید! موسیقی با حرکت دوربین، رویداد، ریتم روایت و حتی خود تصویر هیچ تناسبی ندارد. 3 جوان سوار بر ماشین و از دریچه سانروف به دوربین نگاه میکنند و میخندند و موسیقی بدون هیچ تناسبی با هر چیز دیگر میخواهد هیجان ایجاد کند! ظاهراً چیزی جز جذابیت استفاده از هلیشات نمیتواند 2 سکانس کوتاه و بیکیفیت کار درخشنده را توجیه کند.
«روی سقف دودی» پر از کلیشه و شعار است. از نگاه سطحی و کلیشه به مسائل جوانان گرفته تا چند دیالوگ سطحی و شعاری در مورد شبکههای اجتماعی و نشاندادن مهمانی شبانة تتو کردن جوانها و... آنقدر بد پرداخت شدهاند که سفارشی و وصلهشده به نظر میآیند. و بالاخره بدتر از همه اینها، جلسات مشاوره با دکتر روانپزشک است که نقش آن را آزیتا حاجیان بازی میکند. در سکانسهای مربوط به جلسات روانپزشکی، تمام توصیهها و شعارها و اندرزها که در متن جا داده نشدهاند، پشت سر هم و بیواسطه با تماشاگر در میان گذاشته میشوند. آخرین فیلم پوران درخشنده هیچ نشانی از موفقیتهای پیشین این کارگردان موفق زن سینمای ایران را ندارد.
نظر شما